|
|
|
|
|
یک شنبه 8 مرداد 1391 ساعت 21:41 |
بازدید : 529 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
خاطرات شمال محاله یادم بره!
خط خطی: هوا رفته رفته گرم می شود و به اجبار آمپر می چسبانیم. آنهم چه چسباندنی!...
دود و دم هم که یار جدانشدنی گرما هستند از راه می رسند. البته کارشناسان معتقدند که دود و دم برای جلوگیری از اتلاف وقت جایی نمی روند و در سرما هم تشریف دارند. پس چاره چیست؟!
در این شرایط جوی و از شر گرما، پناه می بریم به کنار دریا. البته معمولا پدر دریا رضایت ندارد! خب برای سفر خارجی هم داشتن پاسپورت و اجازه پدر شرط است. پس چاره ای نمی ماند که به جای جنوب کشورهای خارجی برویم شمال خودمان.
اصلا همان بهتر که پدر دریا رضایت نداد... اینجوری ارز هم از مملکت خارج نمی شود و صد البته برای هر یورو دو هزار و پانصد چوق هم از جیب ما خارج نمی شود.
برای شروع حرکت باید چند کار را انجام داد:
اول – تهیه ماشین: گرچه برای شمال ماشین شاسی بلند فاز می دهد و خوراک دور دور است اما به نظر بنده مهمتر از ماشین در این موارد، سوخت ماشین است ... هر چه کمتر بسوزاند بهتر!
ماشین به روش های زیر تهیه می شود:
لیزینگ: در این روش ماشین مال شما می شود و ضامن شما اقساط را می پردازد..
تیزینگ: چون هنگام عقد قرارداد لیزینگ متوجه می شوید که کارمند دولت چه موجود کمیابی برای ضمانت شماست، روش تیزبازی و استفاده از ماشین دوستان وفامیل توصیه می شود.
پیچینگ: در این روش خودروی ابوی یا عموجان یا خان دایی، پیچانده می شود.
دوم – تهیه همراه: سفر به جماعت می چسبد، درست مثل آمپر در گرما! ... پس در اقدام بعدی، اولدور کردن دوستان بامرام، ضروری است. اگر دوستی کار داشت و همراهتان نشده، بهتر است دوراو را خط بکشید... دوست بی مرامی است.
سوم – مایحتاج سفر: از آنجایی که گردشگری به رونق مناطق توریستی کمک می کند، بهتر است مال خود را سفت بچسبید... بنابراین رفتن به رستوران و خوردن غذاهای محلی که از مالتان می کاهد را از برنامه حذف کنید. مگر کنسرو و غذاهای آماده چه عیبی دارد؟!...
پس پشت ماشین را پر کنید از اطعمه و اشربه (دقت کنید اشربه را درست جاساز کنید که در طول راه نریزد). البته به همراه کنسرو، داشتن «غذاهای سالم» مثل نان و پنیر لقمه شده در کیسه فریزر و یا ساندویچ تخم مرغ می تواند در کنار گاز پیک نیکی و فلاسک، صفای دیگری به مسیر بدهد.
دقت کنید برای کم شدن مصرف سوختف ماشین باید سبک باشد پس با سرعت خوراکی ها را شیفت دیلیت کنید!... آشغالشان را هم از شوتینگ پنجره اتومیل به طبیعت هدیه کنید تا وزن ماشین کم شود... کم کردن وزن خودتان را هم در نظر داشته باشید.
چهارم – وسایل تفریحی: حیف است شمال بروید و اوقات فراغتتان را استراحت کنید... حتما توپ فوتبال، تور و توپ والیبال، بدمینتون، تنیس، پینگ پونگ، فریزبی،دارت، قلاب ماهیگیری، مایو و لوازم ورزشی را چنان با خود ببرید که روزی بیست و چهار ساعت برای عرق ریختن کم بیاورید.
پنجم – وسایل مورد نظر: منقل، سیخ و ذغال خوب به همراه نفت، همواره برای اهل دل پر از خاطرات است، پس بشتابید... البته برای به سیخ زدن جوجه کباب زعفرانی مغز پخت!
ششم - اسکان: بالاخره بعد از این همه فعالیت باید کمی بخوابید، پس به فکر جا باشید. مکان در شمال به چند قسم است:
ویلای شخصی: آخر رفاه و ته کلاس است، ولو به قیمت تخریب شالیزارها
ویلای استیجاری: این ویلاها موقتا با امکانات رفاهی موقت از کنار جاده قابل دسترسی است.
ویلای استحقاقی: ویلایی که به جبران حقوق کم از طرف ادارات به صورت منت در اختیار کارمندان قرار می گیرد.
ویلای استحبابی: ویلای دوستان و احباب که در صورت رفتن به آن، شما کارگر ونظافتچی میزبان خواهید شد.
ماشین: ویلای پرتابل و منقول
پارک: فضاهای سبز شهری در خطه سبز شمال از این سر تا اون سر همه برای اسکان مناسبند... در این حالت، شب ها روشن نگاه داشتن آتش و سوزاندن آتش برای جلوگیری از حمله احتمالی درندگان صفای خاصی دارد.
هفتم – رفتن کنار دریا: کنار دریا رفتن با اذن بزرگترها، آدابی دارد که چند نکته اصلیش را یادآور می شویم:
درآوردن سنگ از ته دریا و یا مسابقه شنا تا خط مرزی و سهم روسیه از خزر
کشتی کج آقایان در آب که برای خانم ها رشته واترپلو جایگزین می شود.
حمام آفتاب که در کنار بوی سیر، شاهد مدعای سفر شمالند.
تیوپ سواری برای افراد زیر خط غرق! ... مخصوص کسانی که شنا بلد نیستند.
خاکبازی، که البته بهتر است دل به کار دهید و قلعه شنی را بچسبید... البته زنده به گور کردن خود و دوستان هم بخشی از خاکبازی محسوب می شود.
هشتم – ثبت خاطرات: عکاسی به هر شکل از سفر و انتشار عمومی آن در صفحات مجازی پایگاه های اجتماعی اینترنت، برای سوزاندن دل دوستان مجازی و اعلام خوشی مفرط از اوجب واجبات است.
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
طنز ,
خاطرات ,
شمال ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
یک شنبه 8 مرداد 1391 ساعت 21:37 |
بازدید : 722 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
مجله خط خطی:
دایال آپ: صدایش مثل یک مرغابی است که به شکل زاقارتی سرما خورده است ولی زمان زیادی مانده تا جان بدهد، دقیقا برابر با مجموع لحظاتی که منتظر می مانید تا صفحه ای بالا بیاید.
پس ورد: مثل مسواک می ماند، کاملا شخصی است ولی دیر یا زود شخص دیگری از آن استفاده خواهد کرد (فکرتون جای بد نره، منظورم استفاده برای تمیز کردن کاسه توالت بود.)
گوگل: وسیله خاصی نیست، فقط برای تست قطع یا وصل بودن اینترنت استفاده می شود.
توئیتر: تمام نویسندگان شهیر دنیا را مورد عنایت قرار داد، دیگر چه کسی حوصله دارد متن بالای 100 کلمه بخواند؟ کجایید برادران کارامازوف که خوانندگانتون رو کشتند، ویکتور هوگوی مادر مرده رو بگو، اوه اوه طفلکی بالزاک ...
فیس بوق: مثل زندان می ماند، از صبح تا شب یک جا می نشینید، وقت می گذرد و می گذرد، روی دیوار می نویسید و نقاشی می کنید، چیزهایی یاد می گیرید که جای دیگر ممکن نیست، و از همه بدتر، توسط آدم هایی که اصلا نمی شناسید poke می شوید.
گوگل پلاس: دقیقا شبیه کتابخانه شخصی می ماند، همه دارند ولی هیچ کس استفاده ای نمی کند.
یاهو مسنجر: می دانید به چه دردی می خورد؟ بعد از جدایی و اتمام یک رابطه، آرشیوش را بیاورید، چت های قدیمی را بخوانید و مثل یک احمق لبخند بزنید. (که اصلا هم خنده دار نیست.)
گوگل ترانسلِیت: بعد از همسر آینده تان، بدون شک عاشق آن می شوید: شاید هم قبلش، هر چه باشد صحبت از تسلط به ده ها زبان زنده و مرده دنیا است، فقط لطف کنید حالا که تیریپ ترجمه می آیید، فاعل ها را عقب و مفعول ها را جلویش قرار دهید، فعل هم اون آخر سر.
ویکی پدیا: شرلوک هلمزی است که اگر در فیلم Zed حضور داشت، با ملغمه ای از هزل و هجو روبرو می شدیم. فکرش را بکنید: یکی بود یکی نبود، غیر از ویکی پدیا هیچ سایتی نبود، ویکی خوب بود، ویکی نایس بود، پر از غلط و غلوط بود اما مبنا و اساس بود (البته ویکی پدیای فارسی بود وگرنه من کوبیده آبگوشت بخورم اگه به ویکی انگلیسی چیزی بگم.)
وبلاگ: سلام، چه وبلاگ خوب و قشنگی دارید. خوشحال می شوم به وبلاگ من هم سر بزنید ومن را با نظرهای گرمتان همراهی کنید، شاد باشید. راستی اگر ما را لینک کردید خبر بدهید تا ما هم شما را لینک بکنیم.
پرینتر: عموما از اینها تشکیل می شود: کاغذهایی مستعد گیر کردن، کارتریجی با کمترین جوهر ممکن و یک چراغ قرمز چشمک زن.
لپ تاب: برای مقاصد علمی یا کاری خریداری می شود اما برای گوش نمودن موزیک، تماشای ویدیوجات هایی که باید حتما تنها دید، وب گردی و البته فیفا 2012 استفاده می شود.
مقاله: مسیر را دنبال کنید؛ اتصال به اینترنت، گوگل، ویکی پدیا، ورد مایکروسافت، کپی وپیست، ذخیره و پرینت.
هواپیما: وسیله ای جادویی که امکان می سازد صبحانه را در تهران وناهار را در بغداد – ببخشید – در نیویورک میل کنید در حالی که چمدان هایتان در بورکینافاسو است.
آمار: علم جالبی است، به راحتی می شود مثل سهراب سپهری جور دیگر دید، مثلا اگر آقای اخبار پزشکی می گوید از هر پنج نفر چهار نفر از اسهال رنج می برد، یعنی نفر پنجم از اسهال لذت می برد؟
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
داستان،ادبیات و اشعار ,
,
:: برچسبها:
دیکشنری ,
طنز ,
کامپیوتر ,
تکنولوژی ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
یک شنبه 11 تير 1391 ساعت 15:8 |
بازدید : 974 |
نوشته شده به دست AMIR HOSSEIN |
( نظرات )
بچه 9 ساله الان
کامپیوتر داره
اینتزنت داره
فیسبوک داره
توییتر داره
ایکس باکس داره
پی اس تری داره
آیفون داره
ویدیو سی دی داره
موبایل داره
آیپاد داره...
بچه 9 ساله زمان ما
دفتر نقاشی داشت
خمیر بازی داشت
دبرنا بازی میکرد با نخود و لوبیا
توپ دو لایه میکرد که حس توپ چهل تیکه بهش دست بده
گل یا پوچ، چشمک، شاه دزد وزیر، اسم فامیل، خر پلیس، هفت سنگ
دیگه فوق فوقش یه آتاری یا میکرو با کلی التماس براش میخریدن.
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
طنز ,
تفاوت بچه های قدیم و جدید ,
,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
جمعه 9 تير 1391 ساعت 16:3 |
بازدید : 1139 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.
قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت 10 برابر آن را میگیرد.
زن گفت :....
اشکال ندارد !
زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !
قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟
زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه میکند !
بنابراین اجی مجی ....... و او زیباترین زن جهان شد !
برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد !
قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او 10 برابر از تو ثروتمندتر می شود.
زن گفت اشکالی ندارد ! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است ...
بنابراین اجی مجی ....... و او ثروتمندترین زن جهان شد !
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و او جواب داد :
من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم.....
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
مکر ,
طنز ,
زن ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
پنج شنبه 8 تير 1391 ساعت 16:9 |
بازدید : 1438 |
نوشته شده به دست AMIR HOSSEIN |
( نظرات )
پنج شنبه 25 اسفند 1390 ساعت 17:45 |
بازدید : 1090 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
شب امتحان شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند شب ر ق ص و پایکوبی کلمات جزوه و کتاب بر روی سلسله اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو
* * * * *
بوی شوم امتحان آيد همی, يار صفر مهربان آيد همی,
ما ز تعليم و تعلم خسته ایم، دل به امید تقلب بسته ایم،
ما برای کسب مدرک آمدیم، نی برای درک مطلب آمدیم
* * * * *
ز خرخوانان عالم هر که را دیدم غمی دارد
دلا رو کن به مشروطی که آن هم عالمی دارد
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
امتحانات ,
طنز ,
,
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
:: ادامه مطلب ...
پنج شنبه 25 اسفند 1390 ساعت 17:29 |
بازدید : 1888 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
از دیدگاه کامیونداران خلاق!
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
فرهنگ ,
ملل ,
طنز ,
,
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
:: ادامه مطلب ...
پنج شنبه 25 اسفند 1390 ساعت 17:27 |
بازدید : 1075 |
نوشته شده به دست Arash Salehnia |
( نظرات )
سال 365 روز است در حالی كه:
1- در سال 52 جمعه داریم و میدانید كه جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند.
2- حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است كه به دلیل گرمای هوامطالعه ی دقیق برای یك فرد نرمال مشكل است. بنابراین۲۶۳ روز دیگرباقیمیماند.
3- در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است كه جمعا”122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.
4- اما سلامتی جسم و روح روزانه 1 ساعت تفریح را میطلبد كه جمعا”15 روز میشود. پس 126 در روز باقی میماند.
5- طبیعتا ”2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است كه در كل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند.
6- 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افكار به صورت تلفنی لازم است. چراكه انسان موجودی اجتماعی است. این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی میماند.
7- روزهای امتحان 35 روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
8- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست كم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
9- در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید. پس 6 روز باقی میماند.
10- در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است .
11- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی می ماند.
12- يك روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه می توان در آن روز درس خواند؟
منبع: عصرایران
:: موضوعات مرتبط:
جالب! ,
,
:: برچسبها:
طنز ,
دانشجو ,
درس ,
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
|
|